نشست آسيبشناسي متون درسي سياست خارجي
نشست آسيبشناسي متون درسي سياست خارجي
اولين نشست گروه ديپلماسي و سياست خارجي انجمن ايراني روابط عصر روز يكشنبه 30 بهمن 1390 با استقبال اعضای انجمن و علاقهمندان در محل خانه انديشمندان علوم انساني برگزار شد. در اين نشست آقايان دكتر حاجي يوسفي و دكتر حداد به ارائه مقالات خود در مورد وضعيت تاليفات در حوزه سياست خارجي در داخل كشور پرداختند و پس از آن آقايان دكتر نقيبزاده و دكتر سجادپور ضمن ارائه نظرات خود پيرامون مقالات مطرح شده و بيان تجربيات خود در زمينه تاليف كتب و مقالات در حوزه سياست خارجي و وضعيت كلي آن در كشور، پيشنهاداتي در اين زمينه مطرح نمودند. در پايان نيز سخنرانان و مباحثهگران به سوالات شفاهي طرح شده توسط حاضرين در جلسه پاسخ دادند.
اولين نشست گروه ديپلماسي و سياست خارجي انجمن ايراني روابط عصر روز يكشنبه 30 بهمن 1390 با استقبال اعضای انجمن و علاقهمندان در محل خانه انديشمندان علوم انساني برگزار شد.
در اين نشست آقايان دكتر حاجي يوسفي و
دكتر حداد به ارائه مقالات خود در مورد وضعيت تاليفات در حوزه سياست خارجي
در داخل كشور پرداختند و پس از آن آقايان دكتر نقيبزاده و دكتر سجادپور
ضمن ارائه نظرات خود پيرامون مقالات مطرح شده و بيان تجربيات خود در زمينه
تاليف كتب و مقالات در حوزه سياست خارجي و وضعيت كلي آن در كشور،
پيشنهاداتي در اين زمينه مطرح نمودند. در پايان نيز سخنرانان و مباحثهگران
به 3 سوال شفاهي طرح شده توسط حاضرين در جلسه پاسخ دادند.
در این نشست
ابتدا دكتر حاجي يوسفي ضمن تقدير از همكاري خانه انديشمندان علوم انساني در
برگزاری اين جلسه، با بيان اينكه تمركز بحث ايشان بر كتب موجود در اين
زمينه ميباشد، ادامه دادند، در كتابخانه ملي ايران در اين حوزه حدود 1500
عنوان كتاب فارسي به ثبت رسيده است.
ايشان با تقسيمبندي كلي كتب به دو بخش تئوريهاي سياست خارجي و سياست
خارجي جمهوري اسلامي، تعداد كتب نظري در اين بخش را تنها 10 كتاب معرفي
كردند و به فقدان تنوع در زمينههاي تئوريهاي اقتصاد سياسي بينالملل،
فقدان كتب با روش مقايسهاي و آيندهپژوهي تاكيد كردند.
ايشان همچنين
به عدم وجود ناشري خاص در اين حوزه اشاره نمودند و ارتباط اندك ميان
پژوهشگران و عدم استفاده از منابع داخلي توسط برخي از محققان و نويسندگان
آثار را دليل اصلي همپوشاني بسياري از مطالب مطرح شده در اين تاليفات
دانستند. نويسنده كتاب سياست خارجي در پرتو تحولات منطقهاي افزود؛ تمركز
بر نويسندگان اين حوزه و نقد و بررسي تاليفات آنها ميتواند بيش از پيش
فضاي روشني را پيش روي تاليفات آتي در حوزه سياست خارجي فرا روي اساتيد،
دانشجويان و پژوهشگران قرار دهد. هدفي كه گروه سياست خارجي انجمن نيز در
تعقيب آن تلاش خواهد كرد.
پس از آن دكتر حداد به ارائه مقاله خود در
حوزه تاليفات سياست خارجي ايران(كتب و مقالات) پرداخت. ايشان با بيان اين
مقدمه كه شناخت بر مبناي هدف است و در ازاي هر هدف، شناختي خاص حاصل
ميشود؛ بهترين شناخت را شناختي علمي فارغ از رويكردهاي ايدئولوژيك و شخصي
دانستند. دكتر حداد در اين مقاله با پيگرفتن اين موضوع كه هدف هر يك از
نويسندگان از انتشار كتاب یا مقاله خود چه بوده است، تقسيمبندي دقيقي از
آثار موجود ارائه داد.
او بر مباني هدف نويسنده 6 تقسيمبندي كلان شامل
ارائه 1)چارچوب تحليلي-نظري بر سياست خارجي، 2)اهداف تبييني، 3)اهداف
شناختي (فهم ياunderstanding) 4)آسيبشناسي، 5)آثاري با هدف ارائه مباني
هستيشناختي سياست خارجي و در نهايت 6)آثاري با هدف عقلايينماياندن سياست
خارجي را ارائه داد.
دكتر حداد در ادامه به تفكيك، تمامي آثار موجود در
زمينه سياست خارجي در قالب ابداعي خود در اين مقاله قرار داد و به بيان
انتقادات خود به هر يك نيز پرداخت.
در بخش دوم مقاله ايشان آثار را بر
مبناي روشي به دو گونه اثباتگرا و پسااثباتگرا تقسيمبندي كردند و هرچند
تاليفات گروه دوم را محدودتر و مهمترين آن را اثر دكتر تاجيك دانستند؛ گروه
اول را نيز چندان كامل ارزيابي نكردند و به نقل از پرفسور رمضاني، اثر
دكتر سريعالقلم را نيز بخصوص در نحوه ارجاعات و نتيجهگيري خارج از مباني
تجربهگرايي دانستند. دكتر حداد در اين بخش مطالعات گراهام فولر، دكتر نقيب
زاده و دكتر سريعالقلم را به دليل در نظر گرفتن متغيرهاي فرهنگي حائز
اهميت ارزيابي كردند.
دكتر حداد بخش سوم مقاله خود را با عنوان مسائل
اصلي، مناقشات ومناظرات در سياست خارجي را با اين بحث كه اين آثار بر مبناي
پراگماتيك يا ايدئولوژيك بودن، حال يا آيندهمحور بودن، رقابتي، حزبي يا
حقوقي بودن اختلافات و ... به صورت گذار اشاره نمودند و امنيتي بودن فضا
براي نويسندگان و پژوهشگران را آفت اصلي براي عدم صراحت پژوهش در اين حوزه
دانستند.
در پايان ايشان نكاتي را به عنوان يافته و پيشنهاد به حضار
ارائه نمودند: مطالعات تجربي و مبتني بر دادههاي كمي اندك است و مطالعات
بيشتر تحليلي و فاقد رويكرد انباشتي ميباشند. مطالعات در اين حوزه چه در
حوزه موضوع و چه در بحث روش تكراري و فاقد خلاقيتهاي پژوهشي ميباشند. در
بحث سياست خارجي مقايسهاي ضعف قابل توجهي مشهود ميباشد. مباحث
آيندهپژوهي مغفول واقع شدهاند. مشكلات روشي در آثار داخلي سبب تمايل به
ارجاع به نويسندگان خارج از كشور شده است و در نهايت حكومتي بودن گفتمان
مطالعات علوم سياسي در ايران به عنوان چالش و آفتي جدي در بيان نظرات شفاف
نويسندگان هستند و بر خودسانسوري دامن زده است.
اولین مباحثهگر نشست
دکتر نقیب زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که ضمن تقدیر از هر دو
سخنران و تائید کاستیهای موجود ترجیح داد از منظری کلانتر به کاستیهای
حوزه مطالعات سیاست خارجی در ایران نگاه کند.
ایشان با بیان اینکه
تحولات نظام بینالملل با پایان جنگ سرد ضرورت بازنگری در بسیاری از مفاهم
به کار رفته در سیسات خارجی ایران وبه نوعی بازنگری در رفتارهای ایران در
قبال نظام بینالملل را به وجود آورد.
ایشان ادامه داد: در ابتدا این
وظیفه به عهده دفتر مطالعات وزارت خارجه گذارده شد و بسیاری از آثار تالیفی
در حوزه سیاست خارجی کشور به آن دوران باز میگردد، نگاه غیرعلمی و
کارشناسی دولت به نظرات نویسندگان و ایجاد مشکلات امنیتی برای برخی از
آنها مانعی جدی برای شکلگیری حلقهای از کارشناسان و تبادل علمی میان این
افراد شد. از این رواست که امروز به فراخور علاقه و تعهد نویسندگان شاهد
نگاشته هایی هستیم که بسیاری نیز با یکدیگر همپوشانی دارد.
ایشان
افزودند: امروز جهان نیازمند ارائه بدیلی برای غرب ابزاری است که این بدیل
میتواند شرق حکیمانه باشد؛ اما ارائه این بدیل به جهان مستلزم بازنگری در
برخی رفتارهای داخلی و نگاه ویژه به متخصصان برای ارائه نظرات و بیان
گسترده آن میباشد.
در ادامه دکتر سجادپور دانشیار روابط بینالملل
دانشکده وزارت امور خارجه ضمن تشکر از دکتر حاجی یوسفی، مقاله دکتر حداد را
مقالهای فاضلانه خواند و جامعیت گردآوری ایشان را ستود.
دکتر سجادپور
در بحث خود اظهار خوشحالی کرد که محتوا و آمار مطرح شده در این مقالات،
نشان از وجود دغدغه فراشناختی در مورد مطالعه سیاست خارجی ایران از یکسو
و وجود ظرفیتی برای سیاست خارجی به عنوان رشته مستقل دانشگاهی است. این
دیپلمات سابق وزارت خارجه ضمن تقدیر از مقاله به اکتفا نکردن به متون درسی و
بررسی مجموعه عظیمی از کتب و مقالات در پژوهش خود به بیان دو انتقاد از
ایشان نیز پرداختند. از یک سو یادآور شدند که خاطرات سیاسی نیز به عنوان
منبعی موثر میتواند در سیاست خارجی مورد توجه قرار گیرد که در این مقاله
مغفول مانده است. از سوی دیگر باید توجه بیشتری به میزان تعامل ادبیات
سیاست خارجی تولید شده در داخل و خارج از کشور و میزان اثرگذاری آنها بر
یکدیگر میشد.
دکتر سجادپور در پایان این نشست که با همكاري گروه
سياست خارجي انجمن علوم سياسي ايران برگزار شد، به بیان سه نکته برای بهبود
ادبیات سیاست خارجی ایران پرداخت. ابتدا آنکه در فهم سیاست خارجی ایران
باید تعادلی میان الزامات سرزمینی و انقلابی ایران ملحوظ شود؛ چرا که سیاست
خارجی ایران سیاست خارجی متاثر از صرف سرزمین نیست و از انقلاب نیز تاثیر
میپذیرد. دوم آن که باید ملاحظات عملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیز
لحاظ شود و این تنها از طریق ایجاد تعادل میان حوزه اجرا و حوزه علمی- نظری
قابل دست یابی است. سومین نکته نیز ایجاد تعادل میان تاریخ، حال و زمان
آینده است که میتواند به فهم بهتر سیاست خارجی ایران کمک نماید.
منبع: انجمن ایرانی روابط بین الملل