نشست تخصصی جغرافیای سیاسی شیعه در جهان امروز


تهيه كننده گزارش: صغري صالحي

"نشست تخصصي"جغرافیای سیاسی شیعه در جهان امروز" از سوي گروه مطالعات فرهنگي جهان اسلام  پژوهشکده ارتباطات فرهنگي بين الملل پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با سخنراني آقاي دکتر سید عباس احمدی در سالن جلسات پژوهشگاه  فرهنگ، هنر و ارتباطاتبرگزار شده است. آنچه در ادامه می آید گزارشی از این نشست است.

-------------------

"نشست تخصصي"جغرافیای سیاسی شیعه در جهان امروز" از سوي گروه مطالعات فرهنگي جهان اسلام  پژوهشکده ارتباطات فرهنگي بين الملل پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با سخنراني آقاي دکتر سید عباس احمدی در سالن جلسات پژوهشگاه  فرهنگ، هنر و ارتباطاتبرگزار شده است.  آقاي حسن غميلو مدير گروه مطالعات فرهنگي جهان اسلام پژوهشکده ارتباطات فرهنگي بين الملل گفت: جغرافیای سیاسی شیعه در حوزه جهان اسلام جایگاه رفیعی دارد اما به طور جدی به آن پرداخته نشده است؛ به همین منظور از آقای دکتر سید عباس احمدی که از پژوهشگران و فعالان این حوزه می باشد، دعوت شد تا طی سخنرانی خود، جغرافیای سیاسی شیعه در جهان امروز را بررسی نمایند.

آقای دکتر سید عباس احمدی با طرح چهار سؤال اصلی زير به بررسی و تبیین موضوع پرداخت:

1- آيا قلمروهاي شيعه نشين جهان از انسجام و پيوستگي ويژه اي برخوردار است؟ به عبارت دیگر توانهاي محيطي اين مناطق در مقايسه با ديگر نواحي جهان چگونه است؟

2- آيا مذهب شيعه با تکيه بر قابليت هاي جغرافيايي، آموزه ها و آرمانهاي خاص خود و نيز تحولات منطقه اي و جهاني به پديده اي ژئوپليتيک تبديل شده است؟

3- آيا موقعيت محوري ايران در نظام ژئوپليتيک تشيع به گسترش حوزه نفوذ آن منجر شده است؟

4- تجديد حيات شيعه و انبساط فضايي آن با چه چالش ها و موانعي روبرو است؟

وی در تبیین بحث انسجام و پیوستگی قلمروهای شیعه نشین (پاسخ سؤال اول) ، شیعيان را به چهار گروه تقسیم نمود:

الف- شيعيان ايران : بیش از 40% شیعیان جهان در ایران زندگی می کنند و ایران مهمترین و بزرگترین کشور شیعه نشین است. اگرچه آمار و ارقام مختلف است اما 90% منابع مختلف، بیشترین آمار را در ایران مطرح کردند. لذا هم به لحاظ تعداد و هم درصد شیعیان، ایران اولین کشور شیعی جهان است. ب- شيعيان پيرامون ايران : یک لایه ای از شیعیان در کشورهای پیرامون ایران وجود دارد که از نظر تعداد، تشابه اعتقادی وآموزه های شیعی به ایران نزدیک هستند و پیوستگی بلا فصل با آن دارند؛ مثل شیعیان عراق که يک کشور مهم شیعی نشین است با بیش از 60% شیعه در همسايگی ایران و اشتراکات بسیار زیاد با شیعیان آن و با نقش مکمل بودن در قلمرو های داخلی شیعیان؛ به این معنا که هر موقع ایران دچار مشکل شده، عراق مرکزیت نظام سیاسی، فکری و علمی شیعه را با توجه به سابقه حوزه علمیه نجف عهده دار بوده است. همینطور شیعیان بحرین در همسایگی ایران با بیش از 70٪ شیعه. اگرچه تعداد کل جمعیت این کشور اندک وکمتر از یک میلیون نفر است، اما از لحاظ درصد یکی از شیعی ترین کشورهاست؛چراکه بالای 70٪ مردم این کشور شیعه و به شیعیان ایران بسیار نزدیک هستند.

جمهوری آذربایجان نیز به عنوان یک کشور شیعی در همسایگی بلافصل ماست که به علت وقفه پیش آمده در دوره حکومت شوروی، شرایط متفاوت با ایران در آنجا ایجاد شده، اما به تدریج با برداشتن فشار شوروی و تا حدی آزادی اعتقادی شیعه در این کشور که البته باز دچار چالش شده، روز به روز درصد شیعیان و تظاهرات و نمادهای شیعی مردم این کشور بیشتر دیده می شود. به همین ترتیب کشورهای همسایه ما در شرق؛ مثل افغانستان و پاکستان که دارای جمعیت بسیار زیاد شیعه هستند و هرکدام از این دو کشور 20٪ از جمعیت شیعه را در خود جای دادند که از دیدگاه ژئوپلیتیک می توانند به عنوان لایه پیرامونی برای ایران قلمداد شوند، با این تفاوت که 20% شیعه در این کشورها نسبت به جاهای دیگر بسیار متفاوت است؛ چون جمعیت این کشورها بسیار زیاد است و این 20٪ شیعه مثلاً در پاکستان بالای 40 میلیون نفر می شود. جمعیت شیعیان هند نیز به اندازه پاکستان است.

ج- ساير شيعيان آسيا: کشورهایی از آسیا را شامل می شود که شیعه دارند اما هم به لحاظ جغرافیایی از ایران دور هستند و هم از نظر آموزه ها و اعتقادات شیعی یک مقداری با ايران فرق دارند؛ مثل شیعیان یمن که تقریباً به اندازه ای که از ایران دور هستند از نظر فکری و سیاسی هم با ایران متفاوتند یا شیعیان آسیای مرکزی که در ازبکستان و تاجیکستان به شکل پراکنده تری وجود دارند. همچنین در کشورهای شرق آسیا که تعداد قابل توجهی شیعه وجود دارد. اما لبنان استثناء است؛ به خاطر اینکه پیوستگی خاک با ایران ندارد ولی یک کشور مهم برای ایران محسوب می شود و این به دلیل جغرافیایی ارتباطات متقابل تاریخی است که همواره در طول تاریخ یک ارتباط تنگاتنگ بین ایران و لبنان بر اساس شاخص تشیع  برقرار بوده است. حتی قبل از دوره صفویه افرادی از ایران برای تلمذ به لبنان رفتند و در دوره صفویه نیز علما از لبنان به ایران دعوت شدند و تمام مسائل تشیع در دوره صفویه را به نوعی از نظر فکری لبنان تغذیه کرد. به همین ترتیب در دوره قاجاریه و پهلوی این ارتباط برقرار بوده و افرادی مثل امام موسی صدر به لبنان رفتند و منشا خدمات بزرگی شدند. تا زمان ما که بحث ارتباط شیعیان با نماد حزب الله است و در واقع یک مدل منحصر به فرد از ارتباط ژئوپلیتیک را نشان می دهد.

د- گروههاي پراکنده شيعه در ساير نقاط جهان : این گروها نیز می توانند برای ما بسیار مهم باشند اما ارزش ژئوپلیتیک ندارند؛ چون آن پیوستگی و ارتباطی که می تواند بین عناصر تشکیل دهنده یک مدل ژئوپلیتیکی باشد، اینها ندارند مثل شیعیان قاره آمریکا و کشورهایی آفریقایی.

دکتر احمدی در خصوص تعداد و درصد شيعيان در کشورهاي مختلف خاطر نشان کرد: رسیدن به یک آمار غیر قابل چالش در مورد شیعیان کار بسیار مشکلی است، دو دلیل عمده آن اینست که: الف- شیعیان از گروهها و فرقه های مختلف  تشکیل شدند از شیعیان دوازده امامی گرفته تا شیعیان اسماعیلی، شیعیان گروه کیسانیه، دروزی ها، علوی ها ، بکتاشی ها در ترکیه و حتی برخی نیز، غلات را جزو شیعیان به شمار می آورند. لذا طبیعی است که آمار متفاوت خواهد بود. ب- دلیل دیگر اینکه علاقه مندان به تشیع و گسترش فرهنگ شیعی به طور ذاتی تمایل دارند که تعداد شیعیان بیش از واقعیت نشان داده شود، همانطور که رقبا و دشمنان تشیع اغلب آمار کمتر از واقعیت را اعلام می کنند. لذا رسیدن به آمار مشخص کار دشواری است و آمار موجود میانگینی است از منابع مختلف که در دسترس است.

وی افزود: براساس آمار و نمای توزیع جغرافیایی شیعیان، ایران در موقعیت مرکزی در بین کشورهای خاورمیانه قرار دارد و براساس ترسیم مدل جغرافیای شیعه، ایران در مدل مرکز پیرامون، در محور جغرافیای شیعه قرار داده شده و شیعیان نیمه پیرامون ایران در عراق، آذربایجان، بحرین، پاکستان، افغانستان، عربستان، ترکیه، کویت، امارات و عمان زندگی می کنند و شیعیان پیرامون ایران نیز در  لبنان، یمن، سوریه، هند، تاجیکستان و ازبکستان ساکن هستند.

مدل مرکز پیرامون والر اشتاین با ماهیت اقتصادی و فرهنگی در جهان معروف است؛ بدین معنا که بهانه شکل گیری روابط مرکز پیرامون یا مرکز نیمه پیرامون – پیرامون در مدل والر اشتاین، اقتصاد و یا حتی استثمار است؛ یعنی مرکز، نیمه پیرامون را استثمار  می کند و نیمه پیرامون هم به سهم خود پیرامون را استثمار می کند. بنابراین منطقه نیمه پیرامون یک هویت دو گانه دارد؛ یعنی هم استثمار کننده است و هم استثمار می شود. در جغرافیای شیعه نیز مدل مرکز پیرامون وجود دارد اما ماهیت مدل اعتقادی است نه اقتصادی. البته ممکن است منافع اقتصادی برای مرکز نیمه پیرامون و پیرامون در اثر ارتباطات بوجود آید اما این نمی تواند هدف و انگیزه اصلی باشد. لذا در این مدل، محور یا مرکز، نیمه پیرامون را استثمار نمی کند.

دکتر احمدی گفت: علاوه بر انسجام نقشه جغرافیای شیعه که بهم پیوسته است، شیعیان نیز به صورت جدا جدا نیستند بلکه در نزدیکی هم و در پیوستگی جغرافیایی هستند. و عمدتاً در منطقه خلیج فارس زندگی می کنند و این منطقه توان های محیطی ویژه ای را ارائه کرده است. برخي از این توانهاي محيطي قلمروهاي شيعي عبارت است از:

1- مهمترين گذرگاه ارتباط زميني، دريايي و هوايي جهان، منطقه خلیج فارس و عمدتاً ایران است؛ جنوب ایران به آب های خلیج فارس، و بعد هم دریای عمان و اقیانوس هند متصل می شود و از خط استوا عبور می کند. بنابراین هیچ گذرگاه خشکی در جنوب ایران وجود ندارد و ارتباط زمینی قطع است. در شمال ایران نیز دریای خزر حالت مستطیلی دارد که در نقشه های ما اغلب قسمت های جنوبی دیده می شود. لذا رفت و آمد دنیای پیشرفت غرب و در حال پیشرفت شرق مثل چین، هند و ژاپن از شمال دریای خزر بسیار دور و غیر اقتصادی و مقرون به صرفه نیست، علاوه براینکه مناطق ناامن وکوهستانی صعب العبور را نیز باید به آن اضافه کرد. براین اساس بهترین و نزدیکترین مسیر، گذرگاه ایران است که در گذشته نیز این نقش را توسط جاده ابریشم ایفا کرده است. لذا جغرافیای شیعه از لحاظ ارتباطی یک پتانسیل استثنائی و منحصر به فرد را ارائه می کند.

2- هفتاد درصد نفت و شصت درصد گاز جهان را در خود جاي داده است؛ بنابراین تردیدی نیست که بر اساس این شاخص ها  ادامه حیات و رشد اقتصادی جهان وابسته به منطقه خلیج فارس است و این مسئله حداقل تا یک قرن دیگر تثبیت شده است. نکته دیگر اینکه این توان ها صرفاً بر اساس جغرافیای طبیعی منطقه است. قلمروهای این توانمندیها در بحث جغرافیای انسانی، تبعات سیاسی، بنادر و گذرگاههای لوله های نفت نیز قابل توجه و بحث است.

وی در خصوص ژئوپلیتیک شدن شیعه(پاسخ سوال دوم) به تبیین مفهوم ژئوپليتيک از ديدگاه حافظ نيا پرداخت و گفت: اگر پدیده ای پیوند بخورد بین جغرافیا، سیاست و قدرت، بی درنگ موضوع ژئوپلیتیکی خواهد بود؛ بدین صورت که باید یک جغرافیای ویژه و یک سیاست یا  آموزه های سیاسی و فکری خاص و متمایز داشته باشد و نهایتاً این دو عنصر با قدرت پیوند بخورد و در بازیهای بین المللی و مناسبات جهانی نقش آفرینی کند. بنابراین منظور از قدرت این است که این پدیده در مناسبات بین المللی و مسائل جهانی جایگاهی داشته و نقش آفرین باشد.

حال طبق این مدل می توان از تشیع به عنوان مذهب ژئوپلیتیکی یاد کرد یا اینکه گفت تشیع ماهیت ژئوپلیتیکی پیدا کرده است؛ چراکه انسجام و پیوستگی جغرافیای شیعه، برخورداری از توانایی های محیطی و قابلیت های جغرافیای خاص، آرمان های خاص تشیع مثل انتظار ظهور، واقعه کربلا و سایر حوادث تشیع که در تاریخ اتفاق افتاده و تشیع را به یک مذهب پویا تبدیل کرده است، تحولات منطقه ای و جهانی که رخ داده مثل انقلاب ایران، جنگ های داخلی لبنان، حوادث و اشغال عراق در ابتدای قرن جدید، خیزش های مردم و گروههای شیعی، در گیریهای حزب الله و اسرائیل، همچنین بحث های حکومت ولی فقیه و همراه شدن دین و سیاست در نظریه سیاسی شیعه، می تواند از عناصر و اجزای این مفهوم باشد. بنابراین از نیمه دوم قرن 20 به بعد، ویژگی های جغرافیایی و سیاسی تشیع با قدرت و مناسبات جهانی پیوند خورده و در زمان ما به اوج خود رسیده است.

دکتر احمدی گفت: قدرت سياسي شيعيان تابع متغيرهاي فراواني است از جمله؛ ميزان جمعيت، ميزان امکانات و منابع، ميزان سازمان يافتگي، انسجام سياسي، اجتماعي و ديني، رهبري ديني و سياسي، ميزان آگاهي‌هاي سياسي، اجتماعي و ديني و ماهيت اعتقادات و تفاسير ديني و مذهبي.

وی در ادامه به طبقه بندی جوامع شيعي بر اساس درجه تأثیرگذاري در مسائل بين المللي پرداخت :

1- جوامعي که تأثیر جهاني ندارند؛ مثل شيعيان اسماعيلي و شيعيان عربستان.2- جوامعي که تأثیرات محدود دارند؛ مثل شيعيان آذربايجان، پاکستان، بحرين و يمن.3- جوامعي که تأثیرات و نقش آفرینی جهاني وسيعي دارند؛ مثل شيعيان ايران، عراق و لبنان.

دکتر احمدی اظهار داشت: جغرافی دانان از تشیع به عنوان یک پدیده فرهنگی یاد کردند اما با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979 میلادی، تشیع از حالت مکتب که نقش محلی و ملی را ایفا می کرد، خارج و به ژئوپلیتیک که دارای  نقش منطقه ای و جهانی است، تبدیل شد.

وی در پاسخ به سوال سوم گفت: موقعيت محوري ايران در نظام ژئوپليتيک تشيع به گسترش حوزه نفوذ آن منجر شده است و اين گسترش نفوذ در حوزه های سیاسی، آموزشی، فرهنگی و رسانه ای قابل بررسی است :

1- حوزه نفوذ سیاسی : ایران در این حوزه گسترش پیدا کرده و تأثیر پذيري شيعيان جهان از انقلاب ايران ، هويت يابي، خودآگاهي و معرفي شدن شيعه، شکل گيري يا تقويت احزاب و تشکلهاي سياسي و نقش آفريني شيعيان در ساختار سياسي کشورها از جمله مؤلفه های حوزه نفوذ سياسي ايران در قلمروهاي شيعي است.

پشتوانه مردمی، آموزه های شیعی و رهبری مرجعیت دینی نیز عناصر اصلی مدل ماهيت شيعي انقلاب ايران و تأثیر پذيري شيعيان جهان از آن است. بنابراین احزاب و تشکلهايي که پس از انقلاب ايران در کشورهاي مختلف ايجاد يا تقويت شدند، نشان می دهد بحث تأثیر انقلاب چه موجی از تشکیلات را منجر شده است؛ بخصوص در افغانستان که چندین گروههای شیعی به وجود آمد و حتی جنبش حماس علی رغم اینکه شیعه نیستند در سال 58 تشکیل شده و از لحاظ عملکرد نقش آفرینی دارد و همین الان در بحث مناسبات خودش با اسرائیل که دنبال مصالحه هستند، قبول نمی کند و تقریبا بر خلاف آنها گام برمی دارد. بنابراین این اتفاقات تشکیلاتی شدن شیعه را بر اثر انقلاب ایران نشان می دهد.

پايه گذاري مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در تهران، مهاجرت شيعيان افغانستان به ايران(به علت نامنی ها)، پناه آوردن شيعيان عراق و کويت به ايران در اثر جنگ افروزي هاي صدام، ابراز احساسات شيعيان کشورهاي منطقه نسبت به ايران در راهپيمايي هاي مختلف نیز،   نمونه هايي از رفتارهاي سياسي شيعيان جهان نسبت به ايران است.

2- حوزه نفوذ آموزش: ایران علاوه برحوزه نفوذ سیاسی در حوزه نفوذ آموزش نیز رشد داشته است و تأسیس دانشگاه بين المللي مصطفي       (جامعه المصطفي العالميه)، دانشگاه بين المللي آل البيت( جامعه آل البيت العالميه) مؤسسه آموزش عالي اهل‎ بيت(ع) و مراکز آموزشي بانوان (جامعه الزهرا و مدرسه علميه نرجس مشهد) از جمله مصادیق آن است.

3- حوزه نفوذ فرهنگي: تأسیس و فعالیت های سازمان های بین المللی همچون ؛ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي(حدود 70 مورد تاسيس رايزني فرهنگي در خارج از کشور، اعزام مبلغ، برگزاري جشنواره ها و نمايشگاههاي فرهنگي، تأليف، ترجمه، انتشار کتب ، نشريات و ... )، مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، مجمع جهاني اهل بيت (ع)، ستاد بازسازي عتبات عاليات و پشتيباني عراق، سازمان حج و زيارت نیز موجب گسترش حوزه نفوذ فرهنگی ایران شده است.

4- حوزه نفوذ رسانه اي: مهمترین مدل گسترش حوزه نفوذ ايران در بعد رسانه اي، معاونت برون مرزی صدا و سیماست که شبکه های العالم، الکوثر، پرس تی وی، سحر، جام جم و صدای آشنا را تأسیس کرده و این شبکه ها عمدتاً برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی مردم در خارج از ایران راه اندازی و مشغول به فعالیت هستند. همچنین مراکز اطلاع رسانی بین المللی، سایت ها و پایگاهای خبری بین المللی است. مهمترین مراکز مطالعاتي و پايگاههاي خبري مرتبط با تشيع؛ مؤسسه مطالعاتی شیعه شناسی به عنوان یک مرکز مطالعاتی و انتشاراتی در قم است که راجع به شیعیان اطراف ایران عمدتاً تحقیقاتی انجام می گیرد و یا مجمع جهانی شیعه شناسی که فعالیت بین المللی را هدف قرار داده است و سایر مراکز دینی مثل؛ مرکز آموزش تخصصي شيعه شناسي، مؤسسه کتابشناسي شيعه، مؤسسة آل البيت (ع)، مركز جهاني نشر فرهنگ و معارف اسلامي مبلّغ، مركز جهاني اطلاع رساني آل البيت (ع)، مركز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي نور و... که مشغول تأثیر گذاری بر افراد هستند. اما با وجود اینکه پایگاه و سایت های مختلفی در مورد تشیع راه اندازی شده است، رقیبان در فضای مجازی بسیار جلوتر و فعال تر از ما عمل می کنند.

دکتر احمدی خاطر نشان کرد: علاوه بر ابعاد سياسي، آموزشي، فرهنگي و رسانه اي، ايران بعد از انقلاب، در زمينه هاي عمراني و زيربنايي، بهداشتي و درماني، گردشگري زيارتي و ورزشي نيز به ايفاي نقش بين المللي پرداخته است.

وی در ادامه به مدل تکمیل کننده ژئوپلیتيک شيعه اشاره کرد و گفت: به طورکلی موقعیت ایران در جغرافیای شیعه، وقوع انقلاب اسلامی، آرمان ها و آموزه های تشیع و فرصت هایی که ایران داشته است از جمله؛ موقعیت مرکزی ایران در جوامع شیعی، تمایل شیعیان به حضور در مؤسسات و مراکز مذهبی ایران و نقش مرجعیتی رهبری سیاسی ایران و همچنین عملکرد ایران در ابعاد سیاسی، فرهنگی رسانه ای و غیره ژئوپلیتيک شيعه را شکل داده است و باعث ارتقاء جایگاه ایران بر اساس عامل فرهنگی و مذهبی شده است.

بنابراین موقعیت ایران در جغرافیای شیعه و عملکردش در ژئوپلیتيک شيعه، منجر به گسترش حوزه نفوذ آن شد که می توان تحت عنوان انبساط فضايي تشيع بحث کرد و منظور از انبساط فضایی، کشور گشایی و یا قلمرو خواهی نیست؛ بلکه منظور فضای ژئوپلیتیک یعنی همان گسترش فضای نفوذ است. به عبارت دیگر انبساط فضایی تشیع و گسترش نفوذ ایران تقریباً یکی است و با هم منطبق است؛ بدین معنا که وقتی گسترش نفوذ ایران رخ می دهد، در واقع این تشیع است که منبسط می شود و برخی از آن به عنوان تجدید حیات شیعه یاد می کنند.

دکتر احمدی افزود: این تجدید حیات شیعه و انبساط فضایی که در این سی سال رخ داده و هنوز هم ادامه دارد  با چالش ها و موانع جدی روبه رو بوده است. در واقع در مقابله با انبساط فضایی، تلاش برای انقباض فضایی رخ داده وگسترش حوزه نفوذ ايران در ابعاد گوناگون، از سوي رقيبان منطقه اي و جهاني، مقاومت ها و واکنش هايي را برانگيخته است که در هشت محور قابل بررسی است:

1- دینی و فقهی : مصداق این محور، فتوای تکفیر شیعیان و تجویز قتل آنان است که عمدتاً در عربستان سعودی رخ داده است؛ مثل فتوای مفتی های وهابی به مجاز بودن قتل شیعیان و تحریم غذا خوردن با شیعیان در یک سالن غذا خوری و..

2- محور تشکیلاتی : گروههای ضد شیعی مثل سپاه صحابه در پاکستان و گروه طالبان به وجود آمدند که هدف اصلی آنها از بین بردن و محدود کردن شیعه است و در عمل هم با کشتارهایی که انجام دادند آن را نشان دادند.

3- سیاسی و نظامی: مصداق آن ترور بسیاری از رهبران شیعی در کشورهای مختلف است؛ بویژه ایران، پاکستان، عراق و...

4- مردمی: قتل عام شیعیان بخصوص در پاکستان؛ مثل وقایع پاره چنار که در دو سال پیش اتفاق افتاد و آنچه رسانه ها عنوان کردند درصد ناچیزی بود از آنچه واقعاً اتفاق افتاده بود. همچنین کشتارهای وسیعی که در یمن و عراق اتفاق افتاد.

5- فیزیکی: تخریب اماکن مقدس شیعیان؛ ازجمله تخریب حرمین عسگرین و انفجارهایی که در عتاب عالیات رخ داد.

6- نظری: مهمترین بحث، طرح ایده توهم انگیز و اغراق آمیز هلال شیعی است با این هدف که واقعیت تشیع را طوری جلوه دهد که به نفع غرب و به ضرر جهان اسلام و شیعه تمام شود. یک هلال نامشخص از ایران تا حماس که قابل تطبیق در نقشه نیست و البته از زبان ملک عبدالله اردن صادر شد اما مطمئناً از طرف غرب تغذیه شده بود و بعداً در عربستان و مصر به شدت پشتیبانی شد. دکتر احمدی در این خصوص اظهار تأسف کرد: که تا به حال هیچ مدلی برای خنثی کردن آن وجود نداشته و هیچ حرفی راجع به اینکه واقعیت تشیع در دنیا چیست، گفته نشده و ما از این هلال شیعی در مسائل  بین المللی بسیار ضرر کرده و بهانه بسیار خوبی برای کوبیدن ایران و تشیع شده است.

7- انتشاراتی: چاپ و انتشار کتب ضد شیعی که عمدتاً در عربستان صورت می گیرد.

8- الکترونیک: فعالیت سایت های متعدد از جمله هک کردن سایت های شیعی که در کشورهای مختلف انجام می گیرد.

وی اظهار داشت: برای محدود کردن و منقبض کردن فضای شیعی در کشورهای مختلف هزینه های زیاد و بالایی انجام می شود. رقیبان ما در منطقه و جهان دست به دست هم دادند و به راحتی نمی توان از برگ برنده خود و از واقعیت جغرافیایی و جمعیت شیعی کشورمان و شیعیان اطراف استفاده کرد.

دکتر احمدی در پایان به راهکارههایی برای سیاستگذاران حوزه فرهنگ اشاره نمود:

1- ضرورت وجود یک استراتژی سیاسی درکشورهای شیعی و ارائه مدل عملکردی جداگانه برای تک تک کشورها (عراق ، بحرین، قطر، لبنان و.. ) با توجه موقعیت آنها. و یک استراتژی کلی برای جهان تشیع.

2- توجه و نگاه جدی تر وزارت خانه ها به این بحث از نظر ساختار سیاسی، اداری و تشکیلاتی.

3- طرح یک هلال شیعی ایرانی که نه اغراق آمیز و نه ملاحظه کارانه باشد و ارائه آن در دنیا ، قبل از اینکه دیگران برای ما هلال شیعی مطرح کنند.

4- در بحث تشیع، واقع بینانه و انقلابی تر فکر و عمل کنیم و از واقعیت جغرافیایی کشور به شکل حساب شده و اساسی استفاده شود.

5- در مراکز علمی و دانشگاهها با برگزاری نشست و همایش درباره آینده و اتفاقات کشور بیشتر بحث شود.


كارشناس گروه مطالعات فرهنگي جهان اسلام،