معرفي كتاب : دولت‌ها و افکار عمومي، جنگ رواني‌
عبدالله رفيعي(1383)

تهران، نشر پژوهش دادار، چ2، 191 ص (رقعي).

کتاب حاضر در بردارنده مقدمه و 11 فصل است که توسط آقاي عبدالله رفيعي (سرهنگ ستاد) براي نخستين بار در زمستان 1381 چاپ و سپس در سال 1383 به چاپ دوم رسيده است. محورهاي اصلي کتاب به شرح زير است:

1. پيشينه تاريخي جنگ رواني

در اين فصل نويسنده با نگاهي به سير تحول جوامع بشري و منازعات بين آنها، به کاربرد ابزارهاي رواني در جنگ‌هاي سنتي اشاره نموده و براي اين منظور تاريخ ظهور فن‌‌آوري‌هاي جديد را مبنا قرار مي‌دهد. از اين منظر تجارت تاريخي‌اي چون آلمان نازي حائز اهميت بسيار هستند و تعريف ارايه شده از جنگ رواني مطابق تجربه به عمل آمده تا جنگ سرد عبارتست از:

«جنگ رواني شامل تبليغات و ساير اقدامات طراحي شده است که به منظور نفوذ در عقايد، احساسات،‌ رفتارها و تمايلات گروههاي در پشتيباني و حماي از خط مشي‌هاي جاري، هدفها و يا طرحهاي نظامي اجراء مي‌گردد.» (ص 18)

در ادامه نويسنده دو واژه «جنگ رواني» و «عمليات رواني» را از هم متمايز مي‌سازد. عمليات رواني شامل دو بخش عمليات دشمن و خودي مي‌باشد که جنگ رواني را در برمي‌گيرد.

2. استراتژي

عمليات رواني با توجه به گروه هدف قابل تحديد و دسته‌بندي است. مؤلف گروه هدف را به دسته تقسيم مي‌کند:

يک. مخالفان سياسي

دو. افرادي بي تفاوت

سه. طرفداران حکومت

براين اساس در عمليات رواني نمي‌توان از روش‌هاي يکساني بهره جست، بلکه متناسب با گروه هدف بايد عمل نمود. از اين منظر مهمترين روش‌هاي تجربه شده عبارتند از: شايعه پراکني، توليد محصلات فرهنگي، سخن پراکني، استفاده از امواج و ...

در همه اين روشها آنچه عامل موفقيت ارزيابي مي‌شود، توجه جدي به اطلاعات و نوع انتقال آنها، توجه به سطح جنگ رواني و انجام تبليغ و ضد تبليغ مناسب است.

3. غايت

جنگ رواني نيز همانند ساير جنگها نيازمند داشتن غايتي است که تمامي اهداف با توجه به آن فهم شده و امکانات در آن سو بايد بسيج شوند «تضعيف روحيه» غايت اصلي جنگ رواني است که از نظر نويسنده با القاي ياس و نااميدي در پي تحصيل آن بود.

4. روش

در فصل چهارم برخي از روشها مهم در عمليات رواني مورد بحث قرار گرفته‌اند که از آن جمله مي‌توان به ايجاد بحران، شايعه‌سازي و شايعه پراکني هدفمند، استفاده از رسانه‌ها جهت تغيير سمت و سوي تحليل‌ها و نگرش‌هاي و جامعه، روش مبالغه يا تخفيف موضوع، اشاره داشت.

5. محيط

در جنگ رواني مي‌توان از عوامل محيطي استفاده زيادي بُرد و بدين وسيله بازيگر مقابل را به خود مشغول داشت. از جمله عوامل محيطي‌اي که تاکنون مورد بهره‌برداري در عمليات رواني قرار گرفته‌اند مي‌توان به اختلافات مذهبها، گرايش‌هاي سياسي مختلف، اختلافات قومي، گسست‌هاي اقتصادي، ناهمگني فرهنگي، اشاره نمود.

6. افکار عمومي

با توجه به نقش محوري افکار عمومي در هدايت سياست‌ها، در اين فصل نويسنده به تعريف افکار عمومي و تفکيک دو بخش ثابت و متغير در آن مي‌پردازد. در ادامه مؤلف راههاي نفوذ در افکار عمومي را به عنوان راهکارهاي مؤثر براي تعريف عمليات رواني معرفي مي‌نمايد.

7. تاکتيک‌هاي عمليات رواني

با توجه به اهميت عمليات رواني در اين فصل مؤلف به معرفي مهمترين تاکتيکهاي به کار رفته در اين زمينه مي‌پردازد که عبارتند از: فريب، روشنفکر‌نمايي، ارعاب و اطمينان‌بخشي، در ادامه و در فصل هشم مؤلف از نقش و جايگاه تبليغات به عنوان يک پديده واحد سخن به ميان آورده و با تعريف تبليغات سياه وسفيد، پيامدهاي ناشي از آنها را بررسي مي‌کند. در پايان نيز مقوله مهم ضد تبليغ را شامل پيشدستي، تبليغ مستقيم، غيرمستقيم، انحرافي، سکوت و کوچک کردن موضوع، تبيين مي‌کند. تحول تبليغات از حيث روش و فن‌آوري نيز موضوع بعدي است که در فصل نهم به صورت مبسوط آورده شده است.

8. ملاحظات ديني

در پايان کتاب مؤلف به طرح گزاره‌هاي عمومي‌اي در خصوص جايگاه تبليغات در مکتب اسلام پرداخته است. اهميت، اهداف، ابزارها و بررسي تجربه نبوي (ص) چهار محور اصلي اين فصل را شکل مي‌دهند.

9. جمع‌بندي

اثر حاضر حاوي کلياتي پيرامون جنگ رواني،‌ عمليات رواني و افکار عمومي است که به زبان ساده و با مثال‌هايي زنده از حادثه 11 سپتامبر و يا ساير تحولات جاري همراه شده است. اثر اگرچه متني روان دارد اما از حيث چارچوب نظري و مطالعات موردي و استنادات ضعيف بوده و استانداردهاي پژوهش‌هاي علمي در آن رعايت نشده‌اند. لذا آن را مي‌توان متني براي طرح موضوع و آشنايي اجمالي و کلي با عمليات رواني معرفي کرد. اين نقيصه در فصل «ديدگاه اسلام» نمود بسيار دارد و اجمال و نقص روش‌شناختي اثر بسيار مشهود است.

 

صلاح نصر(1380)، جنگ رواني، محمود حقيقت کاشاني، تهران، سروش و مرکز تحقيقات،‌ مطالعات و سنجش برنامة صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 600 ص (وزيري).

 

مقدمه

کتاب جنگ رواني که در دو جلد شامل بخش‌هاي کلامي و مکتبي توسط صلاح نصر به عربي منتشر شده، در واقع تلاش دارد، ضمن ارايه تصويري از پيشيه تاريخي جنگ‌هاي رواني، ابعاد و کارکردهاي نوين آن را نيز به نمايش گذارد. چنان که مؤلف در پيشگفتار چاپ دوم اثر بيان داشته، اقبال به اين کتاب در جهان عرب بسيار زياد بوه و در کمتر از چهار ماهه، به چاپ دوم رسيده است. آنچه به فارسي برگردانيده شد، جلد اول مذکور است که ابعاد کلامي آن را شامل مي‌شود. منظور مؤلف از «جنگ رواني کلامي» تأکيد بر نقش و اهميتي است که «کلام» در هدايت افکار، احساسات و رفتار انسانها دارد. لذا مصاديق جنگ رواني در اين جلد، شامل مقولاتي چون شايعه،‌ تبليغات، ترور شخصيت و... مي‌شود. در جلد دوم «جنگ رواني مکتبي» موضوع بحث است که از حضور انسان دو جريان کشمکش‌هاي عقيدتي، تحولاتي مسلکي و روابط اجتماعي سخن مي‌گويد. با عنايت به ترجمه جلد اول اين اثر، در ادامه مهمترين محورهاي آن را که در 8 بخش تنظيم شده است، مرور مي‌نماييم:

1. سير تحول مفهومي ـ نظري

در بخش نخست که مشتمل بر 4 فصل مي‌باشد، مؤلف به بيان مفهوم جنگ رواني و سير تحول آن در بستر تاريخ پرداخته است. در فصل نخست مؤلف با برسي محدوده رفتار انسان به عنوان عضوي از جامعه که هدف جنگ رواني است، همت گمارده و از منظر روانشناسانه (روان شناسي اجتماعي) به تبيين چيستي روابط اجتماعي پرداخته است. اگر رفتار «نمود خارجي فعاليت‌هاي هر موجود زنده» (ص 13) باشد، در آنصورت تحت تأثير دو دسته از عوامل داخلي و خارجي فعاليت‌هاي هر موجود زنده» (ص13) باشد، در آنصورت تحت تأثير دو دسته از عوامل داخلي و خارجي خواهد بود. انگيزه، اداراک، اهداف، شخصيت بازيگر،‌ وراثت، شرايط اجتماعي،‌ فرهنگ، دانش، عادات،‌ و ... از جمله عنصري هستند که مؤلف به صورت مبسوط به بررسي نقش آنها در شکل‌گيري رفتارها پرداخته است. بدين وسيله ايده «امکان تغيير رفتارها» از طريق دخل و تصرف در عوامل بالا تأييد شده و جنگ رواني موضوعيت مي‌يابد.

2.  تجارب تاريخي

ذر فصل دوم از بخش اول ابعاد تاريخي جنگ رواني مورد بررسي قرار گرفته و مؤلف‌ از ابزارهايي که در قديم براي جنگ رواني به کار گرفته مي‌شد، سخن رانده است. مثالهاي متعدد ارايه شده از تاريخ يونان، ايران باستان و صدر اسلام، از جمله مزاياي اين فصل است که نشان مي‌دهد، روش‌هاي متعددي براي تأثيرگذاري بر روي روحيه رقيب و دشمن مورد استفاده بوده‌اند. در ادامه اين فصل مؤلف بررسي تاريخي خود را با ذکر مثالهايي از عملکرد انگليسي‌ها در هندوستان، عملکرد ناپلئون، تحولات دوران جنگ جهاني اول و دوم، ادامه داده و بدين ترتيب زمينه را براي طرح پيدايش گونه‌اي تازه از جنگ رواني مساعد مي‌سازد.

3. بازانديشي در خصوص جنگ رواني

در سومين فصل مؤلف،‌ مستند به تحولات تاريخي مذکور، به بررسي مفهومي جنگ رواني اقدام کرده و تلاش مي‌نمايد تا تعريفي جامع‌تر و کامل‌تر از آنچه در فصل اول آمد را عرصه بدارد. براي اين منظورعمده‌ترين تعاريف ارايه شده در فرهنگ و بستر، نيروهاي مسلح آمريکا، ژنرال مارک کلارک، توماس فانيلتر و ... را طرح و مورد بررسي انتقادي قرار داده است. در نهايت جنگ رواني را در دو سطح استراتژيک و تاکتيکي از يکديگر تمييز و معرفي مي‌نمايد. «جنگ رواني استراتژيک باهدف تحقق ارتباطات جمعي انجام مي‌شود و توده بردگي از مردم يا مساحت وسيعي را در برمي‌گيرد. جنگ رواني در اين حالت محدود به زمان و مکان نيست و هدف آن تأثير بر آراء وديدگاهها ورفتار مردم در خارج و جهت کمک به هدفهاي ملي دولت مي‌باشد... جنگ رواني تاکتيکي عليه سربازان دشمن، در ميان نبرد يا پايگاهايشان و يا عليه اتباع نيروهاي دشمن يا فراخواندن مردم به همکاري با قواي در حال پيشرفت و همچنين ايجاد مانع در راه تلاشهاي جنگي دشمن، مي‌باشد.» (ص 96 و 97)

4. جايگاه جنگ رواني

مطابق تغيير ارايه شده، جنگ رواني از نظر مؤلف بخشي از جنگ تمام عيار به حساب مي‌آيد که به تعبير مؤلف «جنگي بر پايه امور رواني» را بطور مشخص در برمي‌گيرد. از اين حيث جنگ رواني در بستر مطالعات روان‌شناختي بايد بررسي شود که مؤلف را به طرح مقوله روانشناسي نظامي رهنمون مي‌شود. فصل چهارم در واقع بحث کلان روان‌شناسي و جنگ را در برمي‌گيرد.

5. سازمان جنگ رواني

بررسي سازمانهاي گوناگون در کشورهاي مختلف از جنبه عقيدتي، روش سياسي و زندگي اجتماعي هدف اصلي اين فصل را تشکيل مي‌دهد تا از طريق اثر عوامل مختلف بر سازماندهي موجود در چند کشور معين، در حوزه جنگ‌هاي رواني، مشخص شود. براي اين منظور مؤلف دو دوره مهم (جنگ جهاني اول و دوم و پس از آن) را مبنا قرار داده است. ويژگي دوره اول، نقش فعال و بلامنازع حکومت‌ها است که تبليغات حکومتي را پديد مي‌آورد. در اين دوره شاهد کاربرد روشهاي مختلفي هستيم از قبيل: تأسيس يک اداره خاص، تأسيس کميته‌هاي ويژه، برگزاري کنفرانس‌هاي عمومي و مشترک و... در همين ارتباط مؤلف مصاديق کاربرد هر يک از روشها را در آلمان، آمريکا، و بالاخره در تجربه کشورهاي موسوم به نيروهاي متفقين به تحصيل آورده است.

6. قابليت‌هاي افراد

اگرچه عمليات رواني اقدامي جمعي و سازماندهي شده ارزيابي مي‌شود، اما نقش نيروي انساني را نمي‌توان در آن ناديده گرفت. مؤلف مستند به ديدگاههاي «لاينبرگر» مهارت‌هاي چهارگانه افراد را در نقش آفريني در جنگهاي رواني به شرح زير بررسي نموده است: آگاهي عملي، دانش نظري، آگاهي حرفه‌اي و بالاخره داشتن اطلاعات عمومي مربوط به محيط عمليات. در ادامه قابليت‌هاي فردي را از منظر مسئوليت آنها بررسي نموده از ضرورت‌هاي مربوط به رده‌هاي مختلف مديران و مجريان به تفکيک سخن گفته است. خلاصه آن که يک جنگ رواني موفق بدون وجود افرادي علاقه‌مند،‌ متبحر و وظيفه دولت ممکن نيست.

7. اهداف

اجراي يک جنگ موفق منوط به وجود يک برنامه عملياتي مناسب است که مؤلف در بخش سوم کتاب و در قالب سه فصل به طرح و بررسي آن پرداخته است. آنچه طرح‌ريزي را ضروري مي‌سازد، وجود مشکلات سيزده‌گانه‌اي است که بزعم مولف امکان رفع آنها بدون وجود يک استراتژي بزرگ براي بازيگر ممکن نيست. تنها در اين صورت است که اهداف، ابزارها، محدوديت‌ها و توان‌مندي‌هاي مشخص شده و متناسب با آن ضرورت و کاربرد جنگ رواني مشخص مي‌شود.

در قالب اين طرح کلان، اهداف اصلي جنگ رواني به شرح ذيل طرح و بررسي شده‌اند: اهداف سياسي محدود (کوتاه مدت و بلند مدت)، هدفهاي سياسي ـ نظامي، هدفهاي اقتصادي. نکته در خور توجه که براي هر يک از هداف مذکور، مصاديق تاريخي متناسب آورده شده است.

8. جنگ رواني دفاعي

اگرچه جنگ عموماً‌ جنبه تهاجمي دارد. اما جنگهاي رواني عموماً‌ با نگاه دفاعي طراحي مي‌شوند که در حوزه نيروهاي بازيگر و نيروهاي رقيب قابل تعريف است. از اين منظر، بازيگران اصلي بايد وظايف خاصي را عهده ‌دار شوند تا ماهيت دفاعي جنگ به ماهيت تهاجمي آن غلبه يابد. مؤلف براي تبيين اين معنا در اين فصل به بررسي وظايف رهبران و سربازان، پرداخته و نهايت به طرح محورهايي همت مي‌گمارد که رعايت آنها به شکل‌گيري جنگ رواني دفاعي (و نه ابزاري براي تهاجم) کمک مي‌کند.

9. ابزارها

مقوله ابزارهاي به کار رفته در جنگ رواني، از جمله مباحثي است که در عمده آثار مربوطه وجود دارد و مؤلف در اثر حاضر نيز بصورت مبسوط به آن پرداخته است. نبردهاي راديويي، جنگ اخبار، کاربرد اعلاميه‌ها، اقدامات مطبوعاتي انتشار جزوه و کتاب، تانک‌هاي تبليغاتي،‌ کاربرد شايعه‌ها، اسطوره‌سازي، لطيفه‌سازي، داستان‌پردازي، شعر‌گويي، تفسير‌پردازي، و... از جمله عناوين مهمي هستند که بصورت مبسطو و در چهار فصل آورده شده‌اند.

10. زمينه

توفيق جنگ رواني منوط به شناخت زمينه عملکرد جنگ‌هاي رواني، يعني افکار عمومي است؛ لذا مؤلف بخش ششم کتاب را در سه فصل به بررسي اين موضوع اختصاص داده است. اين موضوع اگرچه مقوله‌اي مربوط به حوزه جامعه‌شناسي و روابط عمومي است، اما در کتاب حاضر توجه بسياري به آن شده و دو نتيجه شاهد ارايه حجم بالا از مطالب و نظريه‌ها در در خصوص افکار عمومي هستيم. در اين ميان بحث نيروهاي محرکه افکار عمومي از اهميت بالاتري برخوردار است؛ چرا که محورهاي اصلي عمليات رواني را نشان مي‌دهد. با انگيزه‌ها منافع و باورها، مهمترين عناصر تشکيل دهنده خوانده شده‌اند که براي تغيير افکار عمومي مي‌توان بر روي آنها تمرکز داشت.

شيوه رسيدن به هدف مذکور استفاده از تبليغات است که مؤلف در ذيل تبليغات سفيد، سياه و خاکستري به بررسي آنها پرداخته است. بر همين مبنا استراتژي‌‌هاي سفيد وسياه و تاکتيکهاي مرتبط هستند به تاريخ تحول جوامع بشري، بررسي شده‌اند.

آخرين قسمت اين بخش را بررسي شيوه‌هاي ارزيابي نتايج ناشي از عمليات رواني شکل‌ مي‌دهد که بحثي مربوط به روش تحقيق (با تأکيد بر روش نظرخواهي) است.

11. اطلاعات و تحليل

اهميت عنصر اطلاعات، منجر شده تا پرسش از جايگاه اطلاعات در جنگ رواني را مطرح سازد. از اين منظر مؤلف دو دسته از اطلاعات را از يکديگر تمييز داده است:

اول. اطلاعات مثبت

«کليه اقداماتي که سازمانهاي اطلاعاتي دنبال مي‌کنند تا يا از طريق مشاهده و پي‌گيري و يا از طريق اقدامات مثبت، يعني عمليات جاسوسي،‌ به آگاهيهاي لازم دست يابند» (ص 470)، در اين قسمت مورد بررسي قرار گرفته‌اند.

دوم. اطلاعات پيشگيري کننده

«شامل کليه عمليات و اقداماتي است که يک کشور به آن دست مي‌زند تا امنيت، حفظ اسرار در برابر فعاليت جاسوسها و ... محقق گردد» (ص 471) اين اطلاعات در ادامه مورد بررسي قرار گرفته و در قالب «اطلاعات امنيتي» و «مبارزه با جاسوسي» تعريف شده‌اند.

12. اطلاعات تبليغاتي

استفاده از منابع اطلاعاتي متعارف به منظور سازمان‌دهي مجموعه‌اي از اطلاعات کارآمد که دسترسي به آنها مي‌تواند، سرّي و بسيار دشوار باشد؛ محتواي اطلاعات تبليغاتي را شکل مي‌دهد که نمونه بارز آن را داستان «برتلوت ياکوب» شکل مي‌دهد. وي توانسته بود اطلاعاتي دقيق از ارتش آلمان را درکتابي کوچک گردآوري کند، آنهم از طريق منابع معمولي و آشکار آلماني که تعجب «کلنل والدز نيکولاي» (رئيس کميته برخورد با ياکوب) را برانگيخت و مجبور به آزاد نمودن آن از زندان گشتابو گرديد. دقت و وسعت در دريافت اطلاعات و مهارت در تحليل و انسجام بخشي آنها، ارکان اصلي «اطلاعات تبليغاتي» را شکل مي‌دهد.

13. تحليل تبليغات

تحليل تبليغاتي، آنچه را که فردي سعي دارد تا ديگران به آن فکر کنند؛ شامل مي‌شود و به همين دليل است که از علوم مربوط به تحليل افکار عمومي با کاربردي خاص به شمار مي‌آيد. در اين فصل مؤلف با ارايه مثالايي از حوزه تبليغات چاپي و راديويي؛ به ارايه الگويي مشخص براي تحليل تبليغات مي‌پردازد که بر تحليل عناصر زير استوار است:

- منبع اطلاعات

- زمان اطلاعات (دريافت، ارسال، تکرار، و ... )

- شنوندگان و مخاطبان تبليغات

- مأموريت

14. مطالعه موردي

بخش آخر کتاب حاوي يک مطالعه موردي مبسوط در خصوص «انقلاب ژوئيه بر ضد روشهاي استعماري و ارتجاعي» است که در آن مؤلف از منظر تحليلگر جنگ رواني، به بررسي ارکان پيش گفته در اين رخداد همت گمارده است.

15. جمع‌بندي

کتاب صلاح نصر را بايد از جمله متون درخور توجه در بحث از جنگ رواني ارزيابي نمود که اگرچه قدري قديمي مي‌نمايد، اما بدليل ارايه مباحث تئوريک مي‌تواند همچنان مورد استفاده قرار گيرد. توجه به تحولات تاريخي و ذکر مثالهاي متعدد از جنگ‌هاي رواني، منجر شده تا مباحث تئوريک قابل فهم باشند و کتاب را کاربردي‌تر نمايد. بنظر مي‌رسد مطالعه اين اثر بتواند پيش درآمد خوبي براي ورود به حوزه مطالعات «عمليات رواني» (با تأکيد بر جنگ رواني) باشد. به همين دليل است که ترجمه جلد دوم کتاب نيز ضرورت و اولويت مي‌يابد