مذاکرات سیاسی بین المللی و نقش جنگ روانی
مذاکرات سیاسی بین المللی و نقش جنگ روانی
ایمان خسروی
چکیده:
بشر از ابتدای خلقت تا کنون برای رسیدن به هدف خود از ابزار های گوناگونی استفاده نموده است. یک از ابزار هایی که بشر برای رسیدن به اهداف خود همواره از آن استفاده نموده است جنگ روانی(1) است؛پس از به وجود آمدن دولتهای ملی در سال 1648 و به مرور زمان و با پیچیده تر شدن روابط بین الملل(2) و نیاز دولتها به مقوله ای تحت عنوان مذاکره سیاسی به خصوص بعد از جنگ های جهانی اول و دوم استفاده از این ابزار سودمند بیشتر شده است.نگارنده در این مقاله سعی دارد که نقش جنگ روانی در مذاکرات سیاسی(3) را بررسی نماید و به اهمیت این مولفه در مذاکرات سیاسی با روش های خاصی که صورت می گیرد و راه های جلوگیری از تاثیر گذاری مفرط جنگ روانی بر مذاکرات سیاسی بپردازد.
واژگان کلیدی: جنگ روانی، مذاکرات سیاسی ،تبلیغات ،افکار عمومی
الف)مقدمه
انسان ها در دوران متمادی همیشه برای رسیدن به هدف خود از روش های گوناگونی استفاده کرده اند.یکی از روش هایی که انسان ها بسیار در پی استفاده از آن بوده اند استفاده از ابزار روانی برای رسیدن به اهداف خود بود. از زماني كه انسانها شروع به منازعه با يكديگر نمودند، جنگ رواني نيز وجود داشته است. آرايشهاي مخصوص و پوشيدن لباسهاي ويژه، استفاده از پرچمهايي با اشكال و آرمهاي مختلف، رجزخواني در ميادين جنگ، ايجاد شايعه در بين سپاهيان دشمن و ... تمامي شيوهها و تكنيكهاي جنگ رواني در گذشته بوده است لذا اينكه به قدمت نزاعهاي انساني، جنگ رواني نيز وجود داشته است حرفي دور از ذهن نيست. (www.naghdnews.com) . اهم ابزار روانی بروز کرده در صحنه روابط بین الملل ؛جنگ روانی است که در مقابل روش های دیگر به مراتب هزینه پایین تری دارد .به گونه ای که بسیاری از صاحب نظران جنگ روانی را خطرناک ترین نوع جنگ میدانند. (حسین متفکر،1385، 15).
اعتقاد بر این است که جنگ روانی در معنای امروزی کلمه را فولر fuller در سال 1920 به كار برد اما این اصطلاح در ژانویه 1940 برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. (داقرتی، 1377، 13).جنگ روانی به نوعی جزیی از عملیات روانی است و همیشه جنبه تهاجمی ندارد بلکه گاهی اوقات در شکل تدافعی بروز می کند. در تفاوت عملیات روانی با جنگ روانی باید گفت عملیات روانی عبارت است از جنگ روانی و دیگر فعالیتهای روانی و اعمال سیاسی،نظامی،اقتصادی و ایدئولوژیک که به منظور ایجاد زمینه مساعد در احساسات ،حالات، و رفتار های گروه های مورد هدف ( دوست،دشمن،بی طرف)به منظور نیل به هدف های ملی طرح ریزی و اجرا می شود.( دفتر مطالعات و تحقیقات نظامی قرار گاه حمزه سید الشهدا ،1365، 32).
هر روزه بر پیچیدگی بحث جنگ روانی افزوده می شود و نیاز های جدید هم برای شیوه تهاجمی و هم شیوه تدافعی جنگ به وجود می آید.سیر تحول پیشرفت نوع ارتباطی بشر در این پیچیدگی نقش عمدهای داشت به نحوی که بشری که در گذشته با اطاعات کمی روبه رو بود امروزه با دنیایی وسیعی رو به رو است که در محدوده زمانی و یا مکانی خاصی نمی توان آنرا محدود نمود.جنگ روانی یکی ازدردناک ترین در عین حال موثر ترین،کارمد ترین و کم هزینه ترین ابزار های است که استفاده میشود. با اینکه شاید این گمان احساس شود تلفاتی به طور مستقیم در پی ندارد، اما به طور ضمنی تلفات بسیار بالایی در پی دارد زیرا در جنگ روانی طرفین به دنبال اثر گذاری بر عقیده و آرمان طرف مقابل هستند . جنگ روانی در عالم سیاست و به تبع مذاکرات سیاسی بسیار تا ثیر گذار است. جنگ روانی قبل از مذاکرات سیاسی شروع میشود در حین مذاکره و پس از ادامه مییابد و عاملی اساسی برای تحت فشار قرار دادن طرف مقابل به قبول خواسته های گروهی است که به شدت از ابزار روانی استفاده می کنند.بعد از حوادث گوناگون در تاریخ دکترینهای مختلفی برای ایجاد جنگ روانی و به چالش کشیدن اذهان به وجود آمد و امروزه رسانه ها به نوعی نقش سخنرانی های مهیج گذشته را ایفا میکنند. از مهمترین روش های تاثیر گذاری بر تیم مقابل جنگ روانی قبل از مذاکره است که در طی آن میتوان با استفاده از روش هایی مانند دروغ و وارونه کردن حقیقت و با نشان دادن قسمتی از حقیقت داستان بتوان بر تیم مقابل فشار آورده و افکار عمومی را با خود همراه بسازید.متخصصان جنگ روانی با دادن اطلاعات که ممکن است حقیقت باشد و از طریق آن بخواهند که افکار عمومی را بیدار نمایند و کشور های دنیا را با خود همراه سازند تا کشور مورد نظر را تحت فشار قرار دهند، و یا اینکه با وارونه جلوه دادن واقعیتها نزد افکار عمومی با دادن اطلاعات غیرواقعی، مخدوش و غلط سعی کنند که حقیقت را برای رسیدن به هدف خود کتمان نمایند،آنها در این روش خود به گونهای در پوششی منطقی اختفا شود کار را برای تشخیص حقیقت سخت میکنند. (یک جنبه کلیدی انجام جنگ روانی فهم شخصیت های روانی از مدیریت استراتژیک متضاد و انجام حملات روانی در برابر آن است 2003, 5) Timothy L. Thomas,). يكي از ابعاد مهم غيرنظامي جنگ، جنگ رسانهاي و اطلاعاتي ميباشد كه جزیی ازجنگ رواني است. جنگ روانی حتی ممکن است که سياستها وبرنامه های دولت مورد نظر را تحت تأثير قرار دهد. کشوری که از جنگ روانی استفاده می کند به نوعی به دنبال کم کردن هزینه های خود و جلوگیری از دست رفتن منافع خود است. امروزه جنگ روانی ازاصلی ترین، کارا ترین و در عين حال کم هزینه ترین جنگها محسوب ميشود که كشورهاي جهان تلاش دارند تا با آماده سازي ، امكانات لازم بتوانند ابتدا در مقابل تاثیر منفی کشور های مقابل بر عملکرد تیم مذاکراتی خود دفاع نموده و در زمان مقتضی برای پیشبرد هدف خود از این حربه برای فشار به حریف استفاده نمایند. کار اصلی جنگ روانی تسلط و جهت دهی به افکار عمومی است تا از طریق این تسلط بتواند به تیم های مذاکراتی فشار آورند.همیشه جنگ روانی در بیرون از میز مذاکره اتفاق نمی افتد بلکه گاهی ممکن است در حین مذاکرات دو یاچند جانبه و گاها جهانی از طرق مختلف بر علیه کشور مورد نظر استفاده نموده و جنگ روانی به راه بیافتد.پایه جنگ روانی بر اساس تبلیغ و هیاهو است .سطح جنگ روانی باید مشخص باشد؛ به عبارت دیگر باید مشخص گردد که چه افرادی مورد نظر در جنگ روانی هستند. مهم ترين ابزار جنگ تبليغات(4) است و اساساً جنگ رواني برتبليغات استوار است. ابعاد، پیچیدگی و قدرت اثربخشی جنگ روانی در گذر زمان رو به افزایش است .
مهم ترین عامل گستردگی، پیچیدگی و قدرت بالای تاثیرگذاری جنگ روانی مدیون استفاده از وسایل ارتباط جمعی و تبلیغات و استخدام پژوهشگران و صاحب نظران اندیشمند از سوی دولتها در این عرصه بوده است.
ب)تعریف جنگ روانی و مفهوم جنگ روانی در مذاکرات سیاسی:
جنگ رواني از واژههايي است كه تعاريف متنوع و گوناگوني براساس شرايط استفاده از آن ارائه شده است و یک تعریف مشخص که مورد پسند همه باشد و جود ندارد. «رونالد پروس» 18 واژۀ معادل براي جنگ رواني ذكر كرده كه گروهها و افراد مختلف بكار ميبرند. برخي از آنها عبارتند از: جنگ افكار، جنگ اعصاب، جنگ سياسي، جنگ تبليغاتي، جنگ كلامي، مبارزه اطلاعاتي، جنگ كلمه و عقيده. (صلاح نصر ، 1381، 89).دایرة المعارف oxford جنگ روانی را اقدامات در نظر گرفته شده برای کاهش روحیه حریف تعریف می کند. (www.oxford dictionary.com) در دایرةالمعارف کمبریج نیز جنگ روانی به استفاده از فعالیت هایی که باعث ترس و اظطراب در مردم برای نفوذ در آنان بدون لطمه زدن به جسم آنها می شود تعبیر شده است (www.cambridge dictionary.com)
«جان کالینز» استاد دانشگاه ملی جنگ امریکا،جنگ روانی را این گونه تعریف می کند: جنگ روانی عبارت است از استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای نفوذ در خصوصیات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود (جان . ام . کالینز ، 1370، 487 ).ارتش آمريكا در مارس 1955 در آييننامه رزمي خود تعريفي جالب از جنگ رواني در عرصهبينالمللي ارائه كرد؛ جنگ رواني در آييننامه ياد شده اينگونه تعريف شده است: "جنگ رواني استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اعمالي است كه منظور اصلي آن تاثيرگذاري بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بيطرف و يا گروه دوست است به نحوي كه پشتيباني براي برآوردن مقاصد و اهداف ملي باشد.(www.naghdnews.com)
در مجموع تعریف مناسبی که می توان برای جنگ روانی کرد عبارت است از:
استفاده برنامهريزي شده از تبليغات به وسيله عوامل آشكاري همچون راديو، تلويزيون، مطبوعات و ... و عوامل پنهاني مانند شايعه به منظور تحريف عقايد، تضعيف روحيه و بياعتبار كردن انگيزهها و كاستن از اقتدار حكومت مخالف ميباشد(متفکر،1385، 19) اما مذاکره چیست و جنگ روانی در مذاکرات سیاسی به چه معناست؟ امروزه مذاکره در روابط میان افراد و روابط میان دولتها به ابزاری مهم برای حل اختلافات تبدیل شده است.مذاکره یک ابزار اساسی است تا شما آنچه را که از دیگران می خواهید به دست آورید.(فیشر و یوری،1389، 19)جنگ روانی در مذاکرات سیاسی به مفهوم عملیات برنامه ریزی شده در جهت تاثير بر روحیه افرادتیم مذاکره کننده حریف براي تخريب و تضعيف آنان در حمایت هدف هايي است كه برای آنها به مذاکره پرداخته می شود. .تاثیر اصلی جنگ روانی در مذاکرات سیاسی بین الملل تحميل اراده بر تیم مذاکره کننده مقابل است
ج)انواع جنگ روانی
در جنگ روانی که برای تاثیر گذاری در مذاکرات سیاسی ایجاد می شود عوامل ذهنی چون شناخت ذهني افراد مخاطب، انگيزههاي فردي و عوامل محیطی همچون تفاوتهاي قومي و مذهبي بایستی در نظر گرفته شوند.( متفکر ،1385،34 _43)گاهی اوقات برای فشار بر تیم مذاکره و ذی نفعان اصلی از حربه اختلافات قومی و نژادی و حتی طبقاتی استفاده می شود. برای مثال می توان به پرونده هسته ای ایران اشاره نمود که رسانه های غربی این ادعا را مطرح کردند که حاکمان ایران برای حفط حاکمیت خود بر مردم ایران به دنبال ساخت بمب اتم هستند،آنها با این روش در پی القای اختلاف بین حاکمان جامعه و مردم بودند که از این طریق بتوانند فشار را بر ایران و تیم مذاکراتیش افزایش دهند تا از روند مذاکرات به نفع خود استفاده نمایند. در کل جنگ رواني به سه دسته 1- تاكتيكي 2- تحكيمي3- استراتژيك تقسيم می شود. (شيرازي، 1376، ص 220)
1- جنگ رواني تاكتيكي:
جنگ روانی تاکتیکی در سطحی کوچکتر نسبت به دو نوع دیگر و با هدفی به نوعی خاص تر انجام می شود.
سعي مجريان جنگ رواني تاكتيكي بر آن است كه حریف را وادار کنند تا عملي انجام دهند كه نتيجهاش به ضرر خودشان و به نفع مجريان جنگ رواني باشد. در جریانات سیاسی درون کشور ها به وفور از این نوع جنگ روانی استفاده میشود. شاید بتوان گفت که در زمان انتخابات های سیاسی نسبت به هر زمان دیگری از این نوع جنگ استفاده می شود.
2- جنگ رواني تحكيمي:
نام های دیگر این نوع جنگ رواني، استحكامي، استقراري و تثبيتي است. .
مقصود نهايي از طراحي و اجراي جنگ رواني تحكيمي، پيروزي در جنگ و حفظ پيروزي به دست آمده است.
ارائه آموزشهاي لازم به افراد به قصد افزايش سطح آگاهي و شناخت نسبت به اقدامات سياستمداران بويژه رهبران محبوب مردم نقش بسيار موثري در پيشبرد اهداف جنگهاي رواني تحكيمي بر عهده دارند. (شيرازي، 1376، ص 220)
3- جنگ رواني استراتژيك:
جنگ روانی استراتژیک ادامه جنگ روانی تاکتیکی و تثبیتی است. در جنگ روانی استراتژیک سیاست ذی نفعان تائید و تشریح می شود و سعی بر تقویت نیرو های خودی و شکاف در حریف در دستور کار قرار می گیرد.افزایش دوستی و همکاری میان متحدین و افزایش اختلاف میان دشمن در کنار حمله به ارکان اصلی حکومت دشمن از اهداف اصلی این نوع جنگ روانی هستند. هنگامی که بین دو کشور بالاترین اختلافات سیاسی بروز نماید بسیار از این نوع جنگ روانی استفاده می شود. شاید نمونه کاملا آشنا برای سیاسیون در این مورد جنگ روانی ایالات متحده بر علیه ایران در طول سه دهه گذشته باشد.
د)اهمیت جنگ روانی در مذاکرات سیاسی
در سال 1955 هنگامی که بانکوک میزبان مذاکرات سیاسی سران جنبش عدم تعهد که خواهان سخنی نو در جهان دو قطبی آن روزگار بودند؛ رسانه های غربی و شرقی به وجود آمدن کشور های جهان سوم را بر نمی تافتند و با جنگ روانی سنگین سعی بر تحت تاثیر قرار دادن کشور ها و تیم های مذاکراتیشان کردند که از عقاید و آرمان خود کوتاه بیایند.جنگ روانی آنها سالهای متمادی کارساز بود تا اینکه در سال 1991 شوروی به عنوان یکی از دو قطب فرو پاشید و گروه عدم تعهد از رهگذر این فرصت شروع به حرکتی متن وار برای فرار از حاشیه نمود. مقایسه عملکرد این گروه بعد و قبل از این حادثه بزرگ نشان دهنده اثرات جنگ روانی بر مذاکرات سیاسی است که تا چه حد این مقوله بر مذاکرات سیاسی تاثیر می گذارد.چرچیل در باره جنگ روانی و اهمیت آن می گوید:بسیار اتفاق افتاده است که جنگ روانی مسیر تاریخ را عوض کرده است.(حسین متفکر،1385، 16).این یک جمله چرچیل به عنوان یک سیاستمدار کار کشته و یک مذاکره کننده نامی کافی است که به اهمیت جنگ روانی پی ببریم. مذاکرات سیاسی عمدتا به منظور رفع اختلاف،تفاهم بر یک مساله خاص و حصول منافعی که گرو ه ها یا کشور ها به دنبال کسب آن هستند انجام می گیرد. در تمامی جنگ های قرن بیستم جنگ روانی دارای اثرات انکار ناپذیری بوده است.(5) پیش از جنگ جهانی دوم رسانه ها نازی به شدت افکار عمومی را برای جنگ آماده کردند به نحوی که این ادعا را می توان مطرح نمود که این رسانه ها اگر نبودند یا جنگ جهانی دوم به وقوع نمی پیوست یا خیلی زود پایان می یافت. جوزف نای نظریه پرداز آمریکایی در مقاله ای که در سال 1990 در باره قدرت نرم(6) نوشت، توانست یک راهبرد جدید را مبنی بر اینکه دیگر مانند گذشته جنگ سخت کاربردی ندارد و این جنگ روانی است که می تواند با کمترین هزینه و بیشترین بازده منافع ایالات متحده را حفط کند را به تئوریهای امنیتی ایالات متحده وارد کند و به این ترتیب به جای آنکه ایالات متحده با صرف هزینه های میلیاردی جنگ ستارگان(7) به راه بیندازد بتواند با سرمایه گذاری بر روی مردم شوروی به طور عام و نخبگان به طور خاص این هزینه را به نحو چشم گیری کاهش دهد.
ه)ابزار های و شیو های جنگ روانی برای تاثیر گذاری بر مذاکرات سیاسی
متخصصان جنگ روانی با استفاده از ابزار های گوناگونی و از شیوهایی چون فریب،تخدیر (8)،تشجیع(9) و تطمیع سعی می کنند به هدف خود برسند.با پيشرفت وسايل ارتباط جمعي و گسترش روابط بينالملل، تأثير عمليات رواني بر مذاکرات سیاسی كاملا ملموس بوده و به عنوان حربهاي براي تغيير عقاید،مورد استفاده قرار گرفته است،مهم این است که فشاری که توسط ابزار های گوناگون بر مذاکرات سیاسی وارد می شود عملا به صورت غیر مستقیم به افراد مذاکره کننده وارد می شود و این ابزار فشار اصلی را بر کسانی که به نوعی ذی نفعان اصلی مذاکره هستند وارد می کنند. برای پیشبرد جنگ روانی در مذاکرات سیاسی از ابزار های گوناگونی چون رادیو، تلویزیون،ماهواره، تظاهرات های مردمی و گرد همایی های عمومی،پوستر های تبلیغاتی و ... استفاده می شود.امروزه مهمترین زیر بنای ساختار ارتباطی و اطلاعاتی دنیا بر عهده رسانه هاست.(علی دارابی،1387، 32 ).به طور کلی رسانه ها مهمترین ابزار جنگ روانی هستند که پایه آنها بر تبلیغات استوار است. رسانه به طور کلی به چند دسته مختلف تقسیم میشود . رسانه می تواند نوشتاری باشد مانند:روز نامه،مجله و به طور کلی مطبوعات.دسته دوم شامل رسانه های شنیداری می شود مانند رادیو.دسته سوم شامل رسانههای دیداری و شنیداری میشود که امروزه به نوعی بالاترین اثر را دارند تلویزیون و ماهواره مهمترین نقش را امروزه در جنگ روانی ایفا می کنند.طبق آمار رسمی در سال 2007،(( 159 مدار تلویزیونی و 203 ماهواره تلویزیونی فعال در دنیا وجود داشت)).(علی دارابی، 1387، 32 ) این آمار بالا نشان از اهمیت این رسانه کارا دارد .در دسته چهارم به رسانه های مجازی رو به رو هستیم که بعد از تلویزیون و ماهواره در دنیای کنونی بسیار تاثیر گذار هستند.اینترنت و به نوعی نمایندگان اصلی آن یعنی فیس بوک و تویتر امروز داری چنان نقش هستند که کسی نمی تواند آنرا انکار نماید. باید دانست که راه های مقابله با سایت های اینترنتی کم است و به این دلیل است که روز به روز استفاده از آن گسترش می یابد . در کل هدف از رسانه انتقال پیام،ابراز احساس و عواطف گوینده و بر انگیختن آنها در مخاطب و درخواست چیزی از یک فرد یا گروه که در زمینه برقراری ارتباط میان گوینده و فرد یا گروه مورد نظر را فراهم میآورد.(فردو رضایی ،1388،161).از طریق رسانه می توانیم به تبلیغات بپردازیم تا بتوانیم به اهداف مورد نظر خود دست یابیم. تعاریف گوناگونی برای تبلیغات وجود دارد که اکثرا به شکل های شنیداری و دیداری برای ترغیب سریع و استفاده از فعالیت های روانی وسیع برای تاثیر در گرایشات عمومی به سمت اهداف سیاسی یا نظامی مورد استفاده قرار می گیرند.) (Robert D.HANSER.2005, 3. واژه تبلیغات نخستین بار توسط پاپ ارین هشتم مورد استفاده قرار گرفت که گروه تبلیغات ایمان را تاسیس کرد.) حسین زارعی ، 1389، 106 ). تبلیغات پایه اصلی سخنرانی و مکاتبات سیاست مداران وکلا و کارگزاران تبلیغاتی است. تبلیغات و هیا هوی رسانه ای یک از ابزار قدرتمند در خدمت دیپلماسی کشورها است.برای تبلیغات و به وجود آوردن جنگ روانی در مذاکرات سیاسی می توان از روش های متنوعی استفاده نمود از جمله برچسب زدن به،برجسته کردن،مقایسه غلط ،علت و معلول غلط ،حمایت عمومی،افراطی گری و انگ ها و بر چسب های تحقیر آمیز. به طور کلی جنگ روانی به طرق مختلفی از جمله تاثیر مستقیم بر تیم مذاکره کننده رقیب برای امتناع از اهداف،.همراه کردن افکار عمومی برای فشار بر تیم مذاکره کننده،مقابله و فشار با افکار عمومی همراه با تیم مذاکره کننده رقیب برای اینکه تیم مذاکره کننده رقیب در جایگاه ضعف قراردهد ، و فشار روانی بر کشور یا افرادی که تیم مذاکراتی از جانب آنان مذاکره می کند می تواند در پیشبرد اهداف در مذاکرات سیاسی موثر واقع شود. برای تاثیر گذاری در مذاکرات سیاسی از شیوه هایی چون تبلیغات،شایعه پراکنی در سطح بین المللی (شایعه پراکنی هم می تواند توسط رسانه ها انجام گیرد و هم توسط مقامات رسمی)سانسور اخبار ،تهدید تیم مذاکراتی و ذی نفعان_تهدید یکی از بدترین تاکتیک هایی است که در مذاکرات به کار می رود(یوری و فیشر،1389، 203)_ برای امتناع از دنبال کردن مذاکره،مقابله به مثل(10) ،تحریف واقعیات (بزرگنمایی دستاودهای خود و اندک جلوه دادن دستاورد های حریف)،دادن اطلاعات ناقص،فریب و ... استفاده می شود.
و)اهداف جنگ روانی در مذاکرات سیاسی
هدف اصلي جنگ روانی تأثير و نفوذ در عقايد، احساسات و آرمان های افراد چه گروه بيطرف و چه گروههاي مخالف و چه گروه های موافق براي دستيابي به مقاصد مورد نظر می باشد. در دنیای کنونی، جنگ رواني جزئي از فعاليتهاي سياسي است .در جنگ روانی که برای فشار بر مذاکرات سیاسی اعمال می شود،مجریان جنگ روانی به دنبال بزرگ نمایی خواسته های خود و اندک جلوه دادن دستاورد های تیم مذاکراتی حریف هستند. وسايل ارتباطی در خدمت جنگ روانی به تنهايي توانايي ايجاد تحولات شگرف را(لا اقل در کوتاه مدت) در افكار عمومي ندارند ، اما ميتوانند به گونهاي مؤثر، جريانهاي فكري موجود در جامعه را تقويت كنند.بی شک وسعت جنگ روانی بسیار گسترده تر از جنگ نظامی است و این وسعت نیازمندبرنامه ریزی گسترده تر است و این جنگ روانی است که در کل باعث شکست کامل رقیب می شود. با توجه به مساله زمان جنگ روانی اهداف خود را در سه بعد کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت تقسیم می کند. هر چند متخصصان جنگ روانی، جنگ روانی را صرفا به یک هدف خاص محدود نمی کنند؛اما شکل دهی به افکار عمومی به عنوان مهمترین هدف جنگ روانی در مذاکرات سیاسی کاملا شناخته شده و پر واضح است. بعضی افراد چنان نقش افکار عمومی را مهم می دانند که تاثیر گذاری منفی بر افکار عمومی را جنگ روانی می گویند.آمریکا برای حمله به عراق در سال 2003 چون بر پایه قوانین حقوقی نمی توانست عمل نماید،یکجانبه گرایی را در دستور کار قرار داد. آنها برای همراه کردن افکار عمومی با خود جنگ روانی را به راه انداختند که عراق در آینده ای نزدیک به جنگ افزار هسته ای دست خواهد یافت.القای ترس مکرر در تلویزیونهای ایالات متحده به نوعی بود که حتی مردم عراق نیز تحت تاثیر آن قرار گرفتند. باید دانست افکار عمومی از افکار رایج متمایز است . افکار رایج شیوه قضاوت یا نگرشی است به نسبت گسترده ولی فاقد پویایی است که با حالتی خنثی همراه است. هم اکنون در تمام دنیا افکار عمومی یک قدرت واقعی است و اهمیت آن بستگی به رشد سیاسی هر ملتی دارد. (دکتر آرمین امینی/حسین نوشادی ،1389، 122 )روسو معتقد است تنها اراده عمومی است که می تواند دولت را هدایت کند. .(دکتر آرمین امینی/حسین نوشادی، ،1389، 122 ) این نشان دهنده این است که دیر باز نیز افکار عمومی بسیار دارای اهمیت بوده است. شکل گیری افکار عمومی در اثر ظهور و پیدایش یک مساله،ایده،پدیده یا بروز یک واقعه و توجه به آن همراه با دریافت اطلاعات،اخبار،بحث ،نقد و استدلال و تبادل نظر درباره آن مساله ایجاد شده و اخذ تصمیم و اظهار به صورت موافق یا مخالف یا بی تفاوتی درباره آن صورت میگیرد. ( رضایی ،1388، 73)
مابین افکار عمومی و فرهنگ عام نیز تفاوت وجود دارد. افكار عمومي واكنشهاي مقطعي كه نتيجه عملكرد رسانههاست اما فر هنگ عام (11) پدیده ای پایدارتر است. هر چند که افکار عمومی به مرور زمان بر فرهنگ عمومی هر کشور ی تاثیر می گذارد.یکی از اهداف عمده سخن پراکنی ها، آگاه کردن شنونده یا تأثیرگذاری فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در اوست و از این عامل مانند سایر عوامل یاد شده هم به منزله ابزار دیپلماسی عمومی و هم به مثابه عامل جنگ روانی سود برده است (مولانا، ۱۳۷۱، ۹۸)
در کل اهدافی که در کارشناسان جنگ روانی برای تاثیر گذاری بر مذاکرات سیاسی به دنبال آن هستند عبارتند از :
1.شکل دهی به افکار عمومی برای تحت فشار دادن تیم مذاکره و ذی نفعان اصلی
2.جلو گیری از به کرسی نشستن افکار حریف و انحراف افکار عمومی
3.جلوگیری از نزدیک شدن متحدن جدید به حریف
4.در موضع ضعف قرار دادن حریف برای تسلیم
5.حمایت از نیرو های اپوزیسیون در درون ساختار دشمن
6.تضیف ساختار تیم مذاکره کننده حریف برای کنار کشیدن از ادامه مذاکره
ز)نشانگاه های جنگ روانی در مذاکرات سیاسی:
جنگ روانی دارای نشانگاه هایی است که برای دستیابی به نتیجه مطلوب برای تاثیر گذاری بر آن بایستی یک برنامه ریزی جامع انجام شود به دیگر کلام جنگ روانی بایستی نشانگاه ها را مدیریت نماید ویک شناسایی دقیق ومنظم را باید مد نظر قرار دهد..نشانگاه های جنگ روانی را در مذاکرا ت سیاسی را میتوان به ترتیب زیر طبقه بندی نمود.
1.دسته اول شامل موافقان داخلی جنگ روانی هستند این موافقان ممکن است سازمان یافته و کاملا آگاه یا غیر سازمان یافته و ناآگاه باشند اما آنچه اصل است این است که در کل با عقاید و آرمانهای ما موافق هستند. مدیریت جنگ روانی ایجاب می کندکه افکار شکل گرفته در درون این افراد تثبیت و تحکیم شود.
2.دسته دوم شامل مخالفان(12) داخلی است که همسو نیستند، این افراد ممکن است بیشترین ضربه را وارد نمایند و به عنوان یک امتیاز برای رقیب محسوب می شوند که می تواند در جنگ روانی متقابل به عنوان یک امتیاز از آن استفاده نماید.در تبلیغاتی که در جنگ روانی به کار گرفته میشود باید سعی بر همسو کردن این افراد با شد و تا جایی که امکان دارد عقاید آنان را به خود نزدیک نماییم در غیر این صورت این گروه می تواند بسیار خطر ساز باشد.
3.دسته سوم افراد بی طرفی هستند که مانند یک شمشیر دو تیغه هم می توانند فرصت و هم تهدیدی محسوب شوند.این دسته از افراد نقشی کلیدی دارند و به عنوان یک برگ سیاسی می توانند برد یا باخت را در یک جنگ روانی تعیین نمایند.
4.دسته چهارم دسته ای بسیار مهم است که نقش اصلی را در مذاکرات سیاسی بین الملل ایفا می کند و آن نهاد های بین المللی ،دولتها و افکار عمومی جهان هستند.
ح)راهکار های مقابله با تاثیر جنگ روانی بر مذاکرات سیاسی
درک صحیح از جنگ روانی در دستیابی به اهداف بسیار تعیین کننده است. مقابله با جنگ روانی نیازمند شناخت همه جانبه از اجزا،ابزار ،امکانات،ابعاد و... جنگ روانی دارد. برای مقابله با جنگ روانی یک سری دستور کار بایستی انجام گیرد . بدیهی است که روش های زیر به طور کامل نمی توانند اثرات جنگ روانی بر مذاکرات سیاسی را از بین ببرند و تنها می توانند اثرات آنرا بستگی به سطح اجرا کاهش دهند.این روشها عبارتند از :
1.مدیریت جنگ روانی
2.آمادگی ذهنی و روانی افراد مذاکره کننده در برابر جنگ روانی
3.طراحی و تدوین مدیریت برنامه ریزی شده و کارا
4.تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی برای همراهی با عقاید مورد نظر(القای حس همبستگی). .همراه کردن افکار عمومی با خود عاملی است که هرگز نباید از آن چشم پوشی نمود چرا که افکار عمومی که مردم در پشت آن قرار دارند هم می تواند بزرگترین فرصت و هم خطرناک ترین تهدید برای امنیت یک کشور یا گروه تلقی شود
5.مشارکت دادن نخبگان در درون تیم مذاکرات و به طور کلی پذیرش آنها در بدنه نهاد های ذیربط
6.جنگ روانی متقابل در برابر جنگ روانی دشمن وفراتر از آن به دست گرفتن ابتکار عمل و تهاجم به طرح ها و نقشه های آنان (گسترش رسانه؛این کار سبب می شود بخشی از نیروی دشمن به دفع حملات مربوط می شود)
7.گسترش و تعمیق توانایی علمی افرا د جامعه
8.تمرکز بر روحیه خود باوری و ایمان افراد تیم مذاکره
این نکته نبایستی فراموش شود که کارشناسان جنگ روانی میباید قبل از انتخاب روش یا روشهای مناسب برای مقابله با جنگ روانی دشمن تمام شرایط ذهنی و فکری و روحی حاکم بر تیم خود و مقابل را بسجند سپس دست به انتخاب روش مناسب بزنند.
ط)نتیجه گیری
جنگ روانی در مذاکرات به عنوان یک پشتیبان عمل می کند.شکی نیست که در معادلات سیاسی کنونی و آینده جنگ روانی است که حرف نهایی را می زند. در جنگ رواني هيچ مسألهاي مهم تراز شناخت افكار عمومي نيست ، دراين جنگ، طرفهاي درگيردر صددتاثیر گذاری بر افكار عمومي هستند و كساني در اين مبارزه پيروز ميشوند كه اطلاعات و قدرت رسانه ای بالاتری را دارند . برای تاثیر گذاری بر مذاکرات سیاسی بایستی جنگ روانی را مدیریت نمود.مدیریت جنگ روانی در جهت دستیابی به اهدافی صورت می گیرد که از طریق اعمال متقابل_که دشمن مرتکب می شود _قابل دستیابی نیستند (www.crime_research.org).از اصول اساسی که کارشناسان جنگ روانی به کار می گیرند همراه کردن هر چه بیشتر دوستان ومتحدین و تحت فشار قرار دادن کشور و تیم مذاکره کننده رقیب است برای این که به خواسته هایشان تن در دهند.
براي پيروزی در جنگ رواني، باید شناخت دقيق و درستی از شرايط محيطي و عيني يك جامعه داشته باشیم. برای فشار بر تیم مذاکره و پیشرفت در جنگ روانی داشتن برنامه ریزی دقیق و تسلط و شناخت بر مخاطبان و آگاهی از میزان تاثیر گذاری بر فعالیت روانی امری اساسی و مهم است. بدون داشتن اطلاعات كافي نميتوان در جنگ رواني پیروز شد.در جنگ روانی باید به دنبال همگرایی افکار عمومی باشیم. به طور کلی می توان این نتیجه را گرفت که کشور ها برای دستیابی به اهداف خود و پیروزی در مذاکرات خود باید برنامه ریزی صحیح و کامل را انجام دهند و بیش از پیش به این مقوله اساسی اهمیت دهند.
پی نوشت:
Psychological warfare1.
2.International Relation
Politic negotiation3.
Propaganda4.
5.(جنگ جهانی اول را جنگ روز نامه ای ،جنگ دوم را جنگ رادیویی ،جنگ ویتنام را جنگ تلوزیونهای سیاه و سفید ،جنگ دوم خلیج فارس را جنگ ماهواره ای و جنگ سوم را جنگ سوم خلیج فارس را جنگ رسانه ای مدرن نامیده اند.) (دکتر آرمین امینی/حسین نوشادی ،1389، 126 ).
6. Power soft
7. Star war
8. Stupefaction
9. Solicitation
10. برای مثال جنگ روانی ایالات متحده و ایران که در سال 2010 به راه انداخته شد و در آن ایالات متحده کنفرانس امنیت هسته ای را برگزار کرد. ایران برای مقابله با این کنفرانس درست یک هفته قبل از آن در تهران کنفرانس خلع سلاح را برگزار کرد . در طی این مذاکرات رسانه های وابسته به دو دولت مدام در پی بی نتیجه جلوه دادن کنفرانس رقیب بوند.
11. General culture
12. Opposition
منابع:
1.آرمین امینی/حسین نوشادی،جایگاه عملیات روانی در اعمال قدرت نرم،فصلنامه علمی-تخصصی نگاه.سال دوم شماره 10 ،1389
2.حسین زارعی،تاکتیک های تبلیغاتی و عملیات روانی ،فصلنامه عملیات روانی و جنگ نرم،سال سوم،شماره 10. 1389
3.حمید مولانا ،جریان بین المللی اطلاعات، ترجمه یونس شکرخواه، تهران، مرکز مطالعات تحقیقات رسانه، وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ۱۳۷۱.
4.جان . ام . کالینز، استراتژی بزرگ (اصول و رویه ها) ترجمه کورش بایندرتهران، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1370
5.راجر فیشر و ویلیام یوری،اصول و فنون مذاکره،ترجمه مسعود حیدری،تهران:انتشارات مدیریت صنعتی،چاپ دوازدهم،1389.
6. علی اکبر رضایی،جنگ روانی، سایت نقد نیوز، به آدرس:
www.naghdnews.com, viewed on: 15 April 2011
7.علی دارابی،نقش و کارکرد دیپلماسی عمومی در بحران هسته ای جمهوری اسلامی؛کاربرد رسانه ای،همشهری سیاسی،سال سوم شماره 25، 1387
8. فردو رضایی،ارتباطات،افکار عمومی و جنگ روانی،(تهران)نشر عباسی،1388
9.متفکر، حسین؛ جنگ رواني، قم، دفتر عقل پژوهشكده تحقيقات اسلامي سپاه،1385
10.محمد شيرازي ، جنگ رواني و تبليغات ،تهران:سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1376
11.نبرد مخصوص، گرد آوری شده در دفتر مطالعات و تحقیقات نظامی قرار گاه حمزه سید الشهدا 1365 .
Reference:
1. Anderey Manoilo, psychological warfare management. source: computer crime research center.(www.crime_research center.org)viewed on:3,26,2010.
2. Robert. D.HANSER. PSYCOLOGICAL WAREFARE &TERRORISM.2005. Viewed on: (WWW.ICT.ORG)
3. Timothy L. Thomas, new development in Chinese strategic psychological warfare, SPECIAL WARFAR, 2003
4. Www. Oxford dictionary.com
5. Www .Cambridge dictionary.com